سِحر و راههای نجات از آن
پرسش: سحر چیست؟ جایگاه سحر در اسلام چیست؟ کسی که به سحر مبتلا شده است، چه باید کند؟
بنا به عقیدۀ اهل سنت، سحر حق است. در کتب معتبر بخاری و مسلم، روایاتی در بابِ تلاش جادوگران برای جادو کردن پیامبرr نقل شده است. حتی جادوگران باری موفق به جادو کردنِ پیامبر نیز شده اند. این حادثه، که خداوند بنا به حکمتی به آن اجازه داده است، بالای پیامبر اندکی تأثیر گذاشت و سپس به اذن خداوند برطرف شد. با توجه به این حادثه، معلوم میشود که سحر و جادوگری حقیقت دارد.
در سورۀ بقره از دو شخصی به نامهای هاروت و ماروت ذکر شده است که با به پیش کشیدن شرطهای گوناگون، سحر را آموزش میداده اند.[1]
امروزه در دنیای مدرن، از چیزهای زیادی سخن میرود که بالای جهان فزیک تأثیرگذار است. پاراپسیکولوژی، شاخهای از علم است که پدیدههای فراطبیعیِ تأثیرگذار بالای جسم فزیکی را به بحث میگیرد و در سراسر جهان در کانون توجه قرار گرفته است. همۀ مواردی که بنابه اصلِ تناسبِ علیّت، یعنی با درنظرداشتِ رابطۀ مستقیم با اسباب، توضیحپذیر نیستند، در قلمرو همین شاخۀ از علم مورد مطالعه قرار میگیرند.
آنگونه که در این اواخر مدیومها در محضر عام آشکارا از آن سخن میگویند، جنها به عنوان عناصر جهانِ فراطبیعی، ممکن است در جهان فزیکی در عرصههای گوناگون مورد استفاده قرار گیرند. از آنجا که راههای استفادۀ کامل از نیرویِ روحی انسان هنوز کشف نشده است، کسانی که به این راهها پی برده اند، ممکن است اجراءات و کارکردهای شان سحر تلقی گردد. نتیجتاً میتوان گفت که سحر یک واقعیتِ فراطبیعی است.
ولی در این اواخر، برخیها به علت خلایِ حسی، منطقی و ارادی شان، حوادثِ بسیار ساده را نیز سحر تلقی میکنند. ناسازگاری زن و شوهر، ناتوانیِ کسب قدرت، شکستِ پی در پی یک تیم فتبال، صاحبِ طفل نشدنِ یک جفت زن و شوهر و بسا موارد دیگر سحر تلقی میگردند. حال آنکه مثال اولی از خلای ارادی ناشی میشود، و مثالهای بعدی ناشی از بیماریهای فزیکی است. این مشکلات را میتوان با مراجعه به کارشناسان همان عرصه، حل کرد. مثلاً، زن و شوهر با گفتگو با همدیگر، ویا با پادرمیانی برخی بزرگان، میتوانند اختلافات و ناسازگاریهای خانوادگی را از میان بردارند. ویا زن و شوهری که صاحب فرزند نمیشوند، میتوانند با مراجعه به پزشک تشخیص کنند که از لحاظ طبی مشکل در کدام یک بوده است و اینگونه راههای تداوی را جستجو کنند و مشکل بیفرزندی را حل کنند. با تأسف امروزه برخیها به این راهها توسل نمیجویند و این نابسامانیها را برخاسته از سحر و جادو میدانند و به نزد ملاهای افسونگر (!) میروند.
باید گفت که کسانی که این مشکلات را ناشی از سحر میدانند، بدان معناست که از همیناکنون شکست را قبول کرده اند. همچو اشخاص قطعاً نمیتوانند نیرویِ روحی خود را بکار ببرند. زیرا قوۀ معنوی شان شکسته و در باتلاقِ یأس و نومیدی افتاده اند. در همچو شرایط، آنچه انسان باید انجام دهد، این است که رابطهاش با خداوند را مستحکم سازد و به سویهای دست یابد که بتواند نیروی واقعی روحش را بدست آورد و با آن به بدنش تسلط پیدا کند.
سحر حق است و واقعیت دارد، ولی نباید همه چیز را به سحر نسبت داد و سحر تلقی کرد. این تلقی ممکن است راه را به شرک نیز باز کند. اگر مشکلات فوق ناشی از سحر و جادو هم باشد، نباید به نزد ملاهای افسونگر (!) مراجعه کرد. حضرت پیامبرr در برابر سحری که عاید حالش شده بود و بنا به قول اصحاب، برخی نشانههای سحر در وجودش نمایان بود، با خواندن سورههای معوذتین به خداوند پناه برد. هر باری که این سورهها را میخواند، گویی یک گرهِ سحر باز میشد و ایشان اندکی راحت میشد. پس ما نیز در برابر همچو حالات، در کنار سورههای معوذتین، سورۀ فاتحه، آیۀالکرسی و دعاهای روایت شده از پیامبرr را بخوانیم و از شر سحر به خداوند پناه ببریم.
در اینجا نکتۀ مهم دیگر این است که شخص مبتلا به سحر باید باورمند باشد که خداوند سحر را برطرف میکند. اگر باورش در این زمینه ضعیف باشد و در شفا کردن خداوند تردید کند، ممکن است این همه دعا و نیایش فایده نکند. آیا ما به قدرت بیانتهای خداوند باور نداریم؟ آیا خداوند نعوذبالله از دفعِ این بلا عاجز است و افسونگران و جادوگران توان دفعِ آن را دارند؟
یک زمانی بنا به ایمان و اطمینانم به خداوند، گفته بودم: «شما مرا از همان جادویی که – حاشا و کلاّ، صدهزار بار حاشا و کلا- که خداوند توان دفع آن را نداشته باشد، جادو کنید». در دنیا چیزی نیست که خداوند از دفع آن ناتوان باشد. کافیست که خداوند بخواهد. کافیست که بنده با عبادات و طاعات و بندگیِ مخلصانه اش مشیئت الهی را به نفع خویش جلب کند.
رفتن از پی جادوگران شهر به شهر و کوچه به کوچه، و افتادن در دستِ جادوگرانِ تجارتپیشه، حداقل به اندازۀ جادو زیانبار است. زیرا هرگاه انسان در زمینۀ شفا قوۀ معنوی خویش را از دست دهد، دیگر به مشکل میتواند خود را سر و سامان دهد.
از سویی، یکی از راههای نجات از جادو، دعا خواستن از افراد نورانی و معنوی است. میتوان به صاحبدلان و مردانِ حق مراجعه کرد و از آنان خواستار دعا در حق خویش شد.
- Created on .