مسألۀ آخرت و كتب سماوي
قرآن كريم از پنج حصه سه حصهاش در رابطه به آخرت است. در اين موضوع چند مثال را قبلا هم ذكر كرده بوديم. در اين جا باز هم سر رشتۀ سخن را به دوام همان مثالها معطوف داشته و در ضمن، مباحثى را كه در كتب سماوى ديگر در رابطه به آخرت آمده است، زير همين عنوان مىخواهيم ذكر نماييم.[1]
در حقيقت انجيل از يك سو بخاطر تصحيح تحريفات تورات و از سوى ديگر براى تصديق جاهاى غيرمنحرفه آن نازل گرديده است. براى اينكه در تورات آن زمان مسايل آخرت بيان گرديده بود، انجيل به تصديق آن اكتفا نموده، به تفصيلات آن نپرداخت. با وصف اين، در انجيل نيز جاجايى به جملاتى بر مىخوريم كه بيانگر معانى و مفاهيم اخروى است.
در اصحاص (سورۀ) پنجم انجيل متا اين جملات وجود دارد: «هركس كه در اين دنيا عمل صالح انجام دهد، به ملكوت خداوند عروج خواهد كرد. بشارت باد به مسكينان! آنها به ملكوت آسمانها عروج خواهند نمود. بشارت باد به رحم كنندگان! ايشان در جهان ديگر مظهر مرحمت خداوند ميگردند. بشارت باد به پرهيزكاران! ايشان پروردگار خود را خواهند ديد.» [2]
«مثال ملكوت آسمانها و زمين به اين ميماند: برزگر در زمين تخم ميپاشد و تخمها مىرويد. بزرگ ميشود و چنانكه مطلوب است، سر به آسمان ميگذارد. كسانىكه آن را مىبينند نزد صاحب زمين رفته اين چنين ميگويند: آقاى ما! اين نبات زيبا كه محصولش مطلوب است، نمايافته و سرسبز گرديده است، اما اين خارهاى لابلاى آن چه اند؟ صاحب زمين ميگويد: هم اين لازم است و هم اين! حواريون از حضرت عيسى مسيح چنين پرسيدند: اين مسالۀ را ميشود به ما توضيح دهى؟ حضرت عيسى چنين توضيح داد: كشت كنندة آن تخم خداوند است و روى زمين كشتگاه است. تخم كاشته شده بنى آدم است. از اين كشت، محصول مطلوب، بندگان نيكو كارند. خارها هم عبارت از كافرانند. در اين جا خوب و بد يكجا خواهند بود. اما در آخرت نيكان به ملكوت آسمانها عروج مينمايند و كافران به دوزخ ميروند.» [3]
در اصحاح بيستسويكم انجيل متا اين چنين آمده است:
«در آن روز ملك (بادشاه) خواهد آمد. نيكو كاران طرف راست وى و بدكاران طرف چپ وى جاى خود را خواهند گرفت. ملك به نيكو كاران چنين خواهد گفت: در اين روز شما را مورد پاداش قرار خواهم داد. به اينكه وقتى من در دنيا گرسنه شدم، شما مرا خورانديد. تشنه شدم، آبم داديد. دربند شدم، آزادم كرديد. بىكس ماندم، پناهم داديد. آنان به ملك اين چنين خواهند گفت: پروردگارا! چگونه شود تو گرسنه، تشنه و دربند شوى و غريب و بىكس مانى؟ درحالىكه پروردگارى...؟ خداوند به آنها چنين جواب خواهد داد: در دنيا بندگان ناتوان و بىكسى داشتم. شما مىدانستيد كه وقتى به آنها طعام ميداديد و آب تقديم ميكرديد، گويا به من آب و نان ميداديد. هنگامىكه ايشان را پناه داديد و آزادشان كرديد، گويا اين همه نيكى را به من نموديد.
بعد از آن پروردگار رو به كسانىكه در طرف چپش قرار دارند نموده، اين چنين ميفرمايد: «در اين روز شما را عذاب خواهم كرد. به اينكه من گرسنه شدم، شما برايم طعام نداديد. تشنه شدم، برايم آبى نداديد، غريب و بى كس ماندم پناهم نداديد و دربند شدم آزادم نكرديد. آنان هم به شكل قبلى رو بهطرف خداوند نموده چنين خواهند گفت: پروردگارا! چگونه شود تو گرسنه، تشنه و دربند شوى و غريب و بىكس ماني؟ در حالي كه پروردگارى...؟ خداوند به آنها چنين جواب خواهد داد: آيا نمىدانيد!؟ اگر بعضى از بندگان گرسنهام را در دنيا مىخورانديد، در حال تشنگى آب ميداديد و در هنگام بىكسى پناه ميداديد و در هنگام دربند بودن، آزاد ميكرديد؛ مانند اين ميشد كه براى من انجام دادهايد.» [4]
در پهلوى اين مفاهيم متذكره، در بسا جملات ديگر انجيل نيز افادههايى در بارۀ مسايل آخرت ذكر شده است، كه تقريبا همه موافق به بيانات قرآنى بوده است. اما در اين موضوع، سخن اساسى و اصلى را قرآن ميگويد كه از هرگونه تخريب و تحريف محفوظ مانده است. كه ذكر اين بيان قبلا به طور مجمل در بيان ميتود قرآن براى اثبات حشر، رفته بود.
[1] براى ديدن بعضى از اشارات يهوديت در بارۀ حشر ببينيد: إشايه: باب، 26، آيت: 19؛ دانيال: باب، 12، آيت،2؛ مزمورها: 16-17-49-50-73
[2] كتب مقدس: متا، إنجيل، باب،5، آيت، 3-8
[3] كتاب مقدس: انجيل متا، باب، 13، آيت، 24-44
[4]كتاب مقدس: انجيل متا، باب، 25، آيت، 33-46؛ در يكى از احاديث نبوى نيز اين معنا با تفاوتهايى ذكر گرديده است. پيامبر q نه انجيل را خوانده بود و نه هم اين افادهها را ديده بود. پس معلوم ميشود كه مشكات نوت براى هر دو پيامبر يك چيز را عرضه نموده است. براى ديدن اين حديث ببينيد: مسلم: بر، 43؛ احمد بن حنبل: المسند،ج،2، ص، 4040
- Created on .