میتود قرآنكريم در اثبات حشر
در برپا شدن قيامت هيچ كس تردیدى ندارد. حتى علوم مثبته و علماى اين علوم در برپايى قيامت اتفاق نظر دارند. ولي آنان وقوع اين حقيقت را پس از زمان بسيار طولاني انتظار دارند. درحاليكه حواده فوق العادۀ بىشماريست كه هر كدام اين حوادث ميتواند به قيامت بينجامد.
در برپا شدن قيامت هيچ كس تردیدى ندارد. حتى علوم مثبته و علماى اين علوم در برپايى قيامت اتفاق نظر دارند. ولي آنان وقوع اين حقيقت را پس از زمان بسيار طولاني انتظار دارند. درحاليكه حواده فوق العادۀ بىشماريست كه هر كدام اين حوادث ميتواند به قيامت بينجامد.
بطور مثال، گفته ميشود كه «ماه» در ابتداى خلقت از جرم زمين منشعب گرديده است؛ اگر بخواهد دو باره به آغوش مادرش برگردد، اينجاست كه زمين تحت قوانين اتومي با انفجار مدهشي مواجه خواهد شد.
در يك حديث شريف كه سبب ورودش، تفسير آيۀ:
وَمِن شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ
بوده است؛ در آن خداوند «ماه» را به كلمۀ «غاسق» تعبير كرده است، پيامبر گرامى خطاب به حضرت عايشة چنين فرمود:
«فَِإنَّ هَذا هُوالغَاسِقُ إِذَا وَقَبَ يا عَائِشَةَ استَعِيذىِ بِاللهِ»
«اى عايشه! از شر اين ماه كه با تاريكي در هم پيچيده است، به خداوند پناه بر»[1]
به همين علت است كه أهل الله خواب ديدن ماه را علامت شر و خواب ديدن آفتاب را علامت خير و نيكى تعبير كردهاند.
يك ستارۀ دنبالهدار هم ميتواند با تصادم بر زمين قيامت را برپا كند. و يا هم آزمايش خطاى اتوم هم ميتواند سبب وقوع قيامت شود. اسباب ظاهرى بروز قيامت هر چه كه باشد، ذاتىكه همۀ اراده و اسباب در دست اوست؛ ميتواند دستور دميدن صور اسرافيل را دهد و قيامت را بر پا سازد.
با برداشتىكه ما كردهايم، قرآن كريم حقيقت زندگى پس از مرگ را به دو گونه روى دست گرفته است:
اول: قياس تمثيل
دوم: میتود نمايش دادن به تماشاگر
قرآنكريم وقتى اين دو میتود را روى دست ميگيرد، هم با دلایل عالم آفاق وهم با دلایل انفس به اثبات حشر مىپردازد. اين میتود قرآنكريم را ميتوان - كه عالم آفاق را توأم با عالم انفسى براى اثبات حشر روى دست ميگيرد - به عنوان دليل عالم شمول ياد كرد. در اين قسم اخير آفرينش مطلق به انظار كشانده ميشود.
حال به بيان اين هردو ميتود خواهيم پرداخت:
قرآن كريم با روش قياس تمثيلي، با مثال دادن از عالم ماكرو حشر را به اثبات ميرساند:
اللّهُ الَّذِي رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِعَمَدٍ تَرَوْنَهَا ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لأَجَلٍ مُّسَمًّى يُدَبِّرُ الأَمْرَ يُفَصِّلُ الآيَاتِ لَعَلَّكُم بِلِقَاء رَبِّكُمْ تُوقِنُونَ (رعد: 2)
«خدا همان کسی است که آسمانها را چنانكه مينگريد، بىستون برافراشت، سپس به فرمانروایی جهان هستی پرداخت. و خورشيد و ماه را فرمانبردار (خود و خدمتگزار شما) ساخت. هر كدام تا مدت مشخص به حركت خود ادامه ميدهند. خداوند كاروبار (جهان) را (زير نظر ميدارد و با حساب و كتاب دقيقي) ميگرداند و او (نشانههاي ديدني را در پهنة كتاب هستي برميشمرد و) آيهها(ي خداوندي كتاب قرآن) را بيان ميدارد، تا اينكه يقين حاصل كنيد كه پروردگار تان را ملاقات خواهيد كرد.»
خداوندىكه بندگانش را با حشر دو باره زنده ميكند، آسمان را بىستون نگه ميدارد و با نظام و انتظاميكه در کاینات ايجاد كرده است، ستارهها به سير و حركت خويش ادامه ميدهند. شما مىبينيد كه اين آسمان محتشم بدون ستون در حركت است و در آن هيچ گونه نقصان و خللى نيست. خدایىكه آسمان را بىستون مىآفريند، بعد از آن به عرش استوا ميفرمايد و احكام خود را از آن جا به منصۀ اجرا در مىآورد. سپس ماه و خورشيد را براى انسانها مسخر ميسازد، گويا زمام امر ماه و خورشيد را براى استفادۀ بشريت بدستشان مىسپارد. خداوند هر چيز را به حسابى دقيق انجام ميدهد و از علم بىنهايت خود شرارههاي حكمت را براي تان نشان ميدهد.
آري! خداوندىكه تنظيم كننده همۀ كارهاى زمين و آسمان است و مهر قدرتش برجبين هر چيز قابل مشاهده است؛ به شما حشر را وعده ميدهد و با آيات بينات خود به شما قوت و قدرت خود را به نمايش ميگذارد، تا باشد تدبر و تفكر كنيد و به روز فرداى قيامت كه در آن روز به حضور خداوند فراخوانده ميشويد، حق اليقين ايمان بياورید.
وقتى ما به آخرت ايمان مىآوريم، در واقع به خداوندي ايمان آوردهايم كه با شأن و ربوبيتش خود را نشان ميدهد و محسوس ميسازد و حشر را به هر صورتي كه بخواهد ايجاد ميكند.
يَوْمَ نَطْوِى السَّمَاء كَطَى السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ كَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُّعِيدُهُ وَعْداً عَلَيْنَا إِنَّا كُنَّا فَاعِلِينَ (أنبياء: 104)
«روزی ما آسمان را در هم می پیچیم به همان صورت که طومارنامه ها در هم پیچیده می شود. به همان گونه که آفرینش را سر دادیم، آفرینش را از نو بازگشت می دهیم.»
آسمان را مثل كتاب درهم خواهيم پيچيد و ماهيتش را از شكل امروزياش تغيير خواهيم داد. آن هنگام در آن حركت و حرارتى نخواهد ماند و مرحلۀ سكون و يخ بندان فرا خواهد رسيد. كتاب كايناتي را كه از محفظهاش بيرون كرده در انظارتان قرار داديم، دوباره مي پيچانيم و مثل اول در محفظهاش قرار ميدهيم.
همۀ مكونات به شكلىكه در ابتدا بودهاند، به همان شكل برخواهند گشت. آنگونه كه اسباب در آفرينش اولى در سكوت بودند؛ در آفرينش دومى هم در سكوت خواهند بود و آنگونه كه كتاب کاینات را پيچانده بوديم به همان گونه دوباره باز و بستش خواهيم داد و ذرات را آفرينشى نو خواهيم بخشيد.
أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِى خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَلَمْ يَعْى بِخَلْقِهِنَّ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ يُحْيِى الْمَوْتَى بَلَى إِنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (احقاف: 33)
«آيا نميبينند خدايى را كه آسمانها و زمين را آفريد و هيچ فرو نماند البته قادر است كه مردگان را نيز زنده كند؟ بلي، او بر هرچيز قادر است»
خداوندىكه زمين و آسمانها درچارچوب نظم و انتظامي آفريد و در آفرينش هيچ گونه درماندگى و خستگىاى برايش عارض نگشت؛ آيا قادر نيست كه مردگان را دوباره زنده كند؟ اگر به اين کاینات با ديد عبرت بنگريد، همۀ حوادث را به خداوند نسبت خواهيد داد. آن خداوندىكه هرگز درماندگى و خستگى را بسوى او راهى نيست وضرورتى نيز به استراحت ندارد. اين خصوص را خداوند متعال در آيۀ ديگرى چنين بيان نموده است:
وَلَقَدْ خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِى سِتَّةِ أَيَّامٍ وَمَا مَسَّنَا مِن لُّغُوبٍ (ق: 38)
«و ما آسمانها و زمين و آنچه بين آنهاست همه را در شش روز آفريدهايم و هيچ درماندگي خستگى به ما نرسيده است.»
پس آيا اينگونه خدا قادر نيست مردگان را دوباره بر انگيزد؟
قياس تمثيل ميتود استدلالى قرآن كريم محسوب ميشود. اين قياس با تصوير نمودن عالميكه در آن زندگى ميكنيم، مىخواهد اذهان را براى قبول نمودن اين خصوص آماده سازد، كه خداوند قادر است عالمى ديگر را مانند اين عالم از نو سازد. اين ميتود سبب ميگردد تا ايمان انسان به حشر به مراتب قويتر شود.
أَوَلَيْسَ الَّذِى خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ يَخْلُقَ مِثْلَهُم بَلَى وَهُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِيمُ (يس: 81)
«آنكه آسمانها و زمين را آفريد، آيا قادر نيست شبيه آن را بيافريند؟ البته كه قادر است! او آفرينندۀ داناست.»
أَأَنتُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمِ السَّمَاء بَنَاهَا (نازعات: 27)
«آيا آفرينش شما دشوارتر است، يا آفرینش آسمان که خدا آن را بنا نهاده است؟»
پس آيا آفرينش شما دشوارتر است يا آفريدن همۀ سيستمهاى ديگر؟ خدايىكه سراي كاينات را آفريده، توان اين را ندارد تا در بهشت براى شما سراهاي كوچك تر از آن بسازد؟
وَمِنْ آيَاتِهِ أَنَّكَ تَرَى الْأَرْضَ خَاشِعَةً فَإِذَا أَنزَلْنَا عَلَيْهَا الْمَاء اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ إِنَّ الَّذِى أَحْيَاهَا لَمُحْيِى الْمَوْتَى إِنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (فصلت: 39)
«و از نشانه های (قدرت) خدا این است که تو زمین را خشک و برهوت می بینی، اما هنگامی که (قطره های حیات بخش) آب را بر آن فرود می فرستیم، به جنبش درمی آید و آماسیده می گردد. آن کس که این زمین خشک برهوت را زنده می کند، مردگان را نیز زنده می گرداند. چرا که او بر هر چیزی تواناست»
هنگامىكه شما زمين را مانند انسان، فروتن و به صورت فرمان بردار خداوند مىيابيد و در حاليكه خشك، بىآب و گياه و با حالتى افسرده و مرده است؛ گويى از خداوند حاجتى مىطلبد، مىبينيد، خداوند از آسمان باران فرو مىفرستد. سپس اهتزاز و حركتي در زمين نمايان ميشود و هستهها و تخمهاى پنهانى اندك اندك سر از خاك بر ميكنند و بساط زمين سبز و خرم ميگردد. پس خدايىكه در هر بهار زمين را اينگونه زنده ميسازد، مردگان را نيز به همين گونه زنده خواهد كرد. خدايىكه در هر بهار حشر هزاران نبات را براى شما مينماياند، قادر به زنده كردن انسانها نيز هست.
خداوند آنچنانكه صدها هزار خزندگان و حشرات به خواب رفته را و درختان خشك زمستان زده را در موسم بهاران دوباره زنده ميكند؛ شما را نيز بعد از خزانتان كه عبارت از مرگ است؛ دوباره با بهار زندگانى، زنده خواهد كرد.
يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِن كُنتُمْ فِى رَيْبٍ مِّنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِن مُّضْغَةٍ مُّخَلَّقَةٍ وَغَيْرِ مُخَلَّقَةٍ لِّنُبَيِّنَ لَكُمْ وَنُقِرُّ فِى الْأَرْحَامِ مَا نَشَاء إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُكُمْ طِفْلاً ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ وَمِنكُم مَّن يُتَوَفَّى وَمِنكُم مَّن يُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْلَا يَعْلَمَ مِن بَعْدِ عِلْمٍ شَيْئاً وَتَرَى الْأَرْضَ هَامِدَةً فَإِذَا أَنزَلْنَا عَلَيْهَا الْمَاء اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنبَتَتْ مِن كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ (حج: 5)
«اى مردم! اگر شما از زنده شدن پس از مرگ تردید داريد (بدانيد كه) ما شما را (نخست) از خاك آفريديم، آنگاه از نطفه، سپس از خون بسته، و بعداً از پارۀ گوشت معلوم و نامعلوم آفريديم، تا (قدرت خود را) بر شما آشكار سازيم. ما جنین هایی را که بخواهیم تا زمان خود در رحم ها نگاه می داریم و آنگاه شما را به صورت کودک بیرون می آوریم. سپس تا به رشد جسمانی و عقلانی خود می رسید، برخى از شما می میرند و برخى به سن پيرى و دوران ضعف و ناتوانى عمر می رسند تا بر آنجا که چیزی از دانش خود را به خاطر نخواهند داشت، تو زمین را خشک و خاموش می بینی، اما هنگامی که بر آن می بارانیم، حرکت و جنبش بدان می افتد و رشد و نمو می کند و انواع گیاهان زیبا و شادیبخش را می رویاند»
از آن جا كه از آخر آيۀ مذكور نيز معلوم ميشود، شما زمين را مانند خاكستری خواهيد ديد كه قادر به رويانيدن هيچ نبات و گياهى نيست؛ اما وقتىكه باران را از آسمان فرو مىريزيم، در روى زمين جنبش و حركتى روى ميدهد و نباتات سر بر ميكنند. بدين وسيله خداوند در روى زمين طبيعتى دلكش مىآفريند و از هر چيزى جفتش را خلق کرده پيش چشمانتان قرار ميدهد.
ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّهُ يُحْيِى الْمَوْتَى وَأَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (حج: 6)
«این گونه است. زیرا خداوند یگانه حقیقت است. (همه چیز با او هست می شود.) و او مردگان را زنده می گرداند و او بر هر چيز تواناست»
همۀ این چيزهایي را كه مىبينيد، درست و حقيقت است. اوست كه شما را دوباره زنده خواهد کرد، و او به هر چيز تواناست. خداوند که هزاران حوادث بالای سرتان را تدبیر و اداره می کند، با تجلیات خود به شما نشان می دهد که او به هر چیز قادر است.
وَأَنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ لَّا رَيْبَ فِيهَا وَأَنَّ اللَّهَ يَبْعَثُ مَن فِى الْقُبُورِ (حج: 7)
«و بدون شک قیامت فرا می رسد و جای هیچ گونه تردیدی نیست و خداوند تمام کسانی را که در گورها آرمیده اند دوباره زنده می گرداند»
چنانچه بيان گرديد، در وقوع قيامت شكى نيست و حتماً آمدنيست و خداوند همۀ مردهها را زنده خواهد کرد.
چنانچه كه در بالا اشاره نموديم، خداوند متعال در همۀ اين آيات نظيرى از حشر را در روی زمین نشان داد. آنگونه که بهار با خاک یکسان میشود و تخم های مدفون در زیر زمین فرسوده می گردند، و خداوند آنها را در بهار دوم دوباره زنده می کند، به همين گونه، انسان فرسوده در زير زمين را با حشر که بهار دوم محسوب می شود دوباره زنده خواهد کرد.
این مسأله را چه از دید یک فیلسوف بنگریم چه از دید یک چوپان، اسلوب و شیوة بهتر از اسلوب قرآن وجود ندارد. به شمول احادیث آن حضرت در رابطه به موضوع حشر، همة گفته ها عبارت از تفصیل و تفسیر آیات قرآن کریم است.
قرآن كريم، با دلايل أنفسى به اثبات روز حشر پرداخته و نظر انسان را براى رسيدن به معرفت و آگاهى بيشتر در اين باره، بسوى خود شناسى (أنفسي) معطوف داشته و در پرتو اين مثالها موضوع را روشن ساخته است:
كَمَا بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ (اعراف: 29)
«خداوند همان گونه که شما را در آغاز آفریده است (به همان سادگی به سوی او) بر می گردید.»
چنانكه شما را در ابتدا از خاك، نطفه، خون بسته و از يك پارچۀ گوشت آفريد؛ به همان گونه ذرات اصلى شما را دوباره جمع نموده تركيب خواهد كرد و شما را دوباره خواهد آفريد.
أَوَلَمْ يَرَ الْإِنسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِن نُّطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِيمٌ مُّبِينٌ وَضَرَبَ لَنَا مَثَلاً وَنَسِى خَلْقَهُ قَالَ مَنْ يُحْيِى الْعِظَامَ وَهِى رَمِيمٌ قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِى أَنشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ وَهُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِيمٌ (يس: 77 - 79)
«آیا انسان ندیده است که ما او را از نطفۀ ناچیزی آفریده ایم. اکنون او پرخاشگری است که آشکارا به پرخاش برمی خیزد؟!. برای ما مثالی میزند و آفرینش خود را (از خاک) فراموش می کند و می گوید: چه کسی میتواند این استخوانهايی را که پوسیده و فرسوده اند زنده گرداند؟! بگو: کسی آن ها را زنده می گرداند که آن را نخستین بار آفریده است، و او بس آگاه از همۀ آفریدگان است.»
الَّذِى جَعَلَ لَكُم مِّنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ نَاراً فَإِذَا أَنتُم مِّنْهُ تُوقِدُونَ (يس: 80)
«آن کسی که از درخت سبز، برای شما آتش بیافریده است، و شما با آن، آتش روشن می کنید.»
خداوند ذاتيست از درختىكه قطره قطره آب از آن مىتراود، براىتان آتش آفريد. درحالی كه قاعدة «دو ضد نمىتوانند باهم آيند و در يكجا جمع شوند.» یک قاعدة کلی است. آن ذاتىكه قدرتش بىنهايت است، اين دو ضد را با هم جمع نموده است. از دو درخت معروف در میان اعراب كه بنامهاى «مره» و «افر» ياد ميشوند، قطره قطره آب مىريزد و هرگاه اين دو درخت با هم اصطكاك داده شوند، آتش به وجود می آید. پس آن ذاتىكه اينگونه قدرتهاى خود را براى ما به نمايش ميگذارد؛ حيات را نيز با استخوانهاى پوسيدۀ كه در ظاهر جان گرفتن آنها محال است، جمع ميكند و انسان را دوباره جان و روان مىبخشد.
قرآن كريم به عين اسلوب براى اثبات زندگى پس از مرگ، «عالم أنفس» را كه از ذرههاى ريز و كوچك متشكل است، پيش چشمان ما قرار ميدهد:
يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِن كُنتُمْ فِى رَيْبٍ مِّنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِن مُّضْغَةٍ مُّخَلَّقَةٍ وَغَيْرِ مُخَلَّقَةٍ لِّنُبَيِّنَ لَكُمْ وَنُقِرُّ فِى الْأَرْحَامِ مَا نَشَاء إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُكُمْ طِفْلاً ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ وَمِنكُم مَّن يُتَوَفَّى وَمِنكُم مَّن يُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْلَا يَعْلَمَ مِن بَعْدِ عِلْمٍ شَيْئاً وَتَرَى الْأَرْضَ هَامِدَةً فَإِذَا أَنزَلْنَا عَلَيْهَا الْمَاء اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنبَتَتْ مِن كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ (حج: 5)
«اى مردم! اگر شما از زنده شدن پس از مرگ تردید داريد (بدانيد كه) ما شما را (نخست) از خاك آفريديم، آنگاه از نطفه، سپس از خون بسته، و بعداً از پارۀ گوشت معلوم و نامعلوم آفريديم، تا (قدرت خود را) بر شما آشكار سازيم. ما جنینهایی را که بخواهیم تا زمان خود در رحمها نگاه میداریم و آنگاه شما را به صورت کودک بیرون میآوریم. سپس تا به رشد جسمانی و عقلانی خود میرسید، برخى از شما می میرند و برخى به سن پيرى و دوران ضعف و ناتوانى عمر می رسند تا بر آنجا که چیزی از دانش خود را به خاطر نخواهند داشت، تو زمین را خشک و خاموش میبینی، اما هنگامی که بر آن میبارانیم، حرکت و جنبش بدان میافتد و رشد و نمو میکند و انواع گیاهان زیبا و شادی بخش را میرویاند»
اگر در بارۀ روزحشر شك و ترديدى داريد، به حوادثی كه در ماهيت تان جریان دارد بنگرید و اين دلیل «أنفسي» را زير نظر گيريد:
خداوند در ابتدا شما را از خاك آفريد. ماهيت اصلى شما عبارت از بعضى موادي است که از روى زمين گرفته شده سپس به مخلوطى از پروتين مبدل تان نموده است. يك مرحله بعد وقتى به سویه زنده جان رسیدید؛ ماهيتتان عبارت بوده است از يك قطره آب و آن هم قطرۀ آبى بىقدر وخوار... پس از آن بستهاي از خون و در مرحلۀ بعدى هم توتۀ گوشتى بسيط و يا هم شكل داده شده... وقتى به اين حالت ميرسيد، يا آفريده ميشويد و يا سقطى صورت ميگيرد و ناتمام بيرون مىافتيد و يا هم به سر أحسن تقويم نایل میشوید و مطابق به نطفههايتان خداوند برای تان هویت تشخیص می دهد. پس از آن تا زمانی که بخواهیم شما را در رحم نگه ميداریم. بعضى در سه و يا چهار ماهگى سقط میشوند و بعضى هم در شش ماهگى... بعضى ديگر هم بعد از سپرى شدن نه ماه، چشم به دنيا باز ميكند.
بعد از كودكىكه مرحلۀ ترى و تازگيست، به مرحلۀ رشد و پختگى ميرسيد و براى اينكه مفيد تمام شويد مراحلى را مىپيماييد. بعضى از شما قبل از سن پيرى مىميرد و بعضي ديگر از شما هم سن پيرى و منتهاى ضعف و ناتوانى را تجربه و تحمل ميكند. پيرىاى گريبان گيرتان ميگردد كه تانوان و رنجور ميكند؛ قامت دوتا ميگردد، سر پيش پايها مىافتد، درد كمر، سر و پايها مىآزارد، مو سفيد ميگردد و جسم و جانتان در معرض انتهاى ناتوانى و ضعف قرار ميگيرد. به اين حالت در می آیید تا بدانيد كه بعد از آن همه تحولات و فراز و نشيب زندگى، هيچ چيزى نبودهايد. با طفوليت اين زندگى را مىآغازيد و نهايت هم بعنوان طفلى ريش دار از دنيا رخت مىبنديد.
أَيَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَن يُتْرَكَ سُدًى أَلَمْ يَكُ نُطْفَةً مِّن مَّنِى يُمْنَى ثُمَّ كَانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّى فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَالْأُنثَى أَلَيْسَ ذَلِكَ بِقَادِرٍ عَلَى أَن يُحْيِى الْمَوْتَى (قیامه: 36 – 40)
«آیا انسان می پندارد که او بیهوده به حال خود رها خواهد شد؟ آيا در اول نطفه قطرۀ آب منى نبود؟ و پس از آن خون بسته و آنگاه (خداوند او را) آفريد و برایش شکل داد از او دو صنف نر و ماده پديد آورد، آیا چنین خدایی نمی تواند مردگان را زنده گرداند؟!»
ذاتىكه شما را از اين مراحل و اطوار گذشتاند و به شكل فعلىتان درآورد؛ آيا قادر نيست شما را دوباره بر انگيزد؟
چنانكه ديده ميشود، قرآن كريم برای آن که به اثبات حشر به هیچ دلیل دیگر ضرورت نباشد با شیوه و اسلوب منطقى و عقلى مختص به خودش به اثبات اين موضوع پرداخته است. تقريباً ثلث آيات قرآن از همین حقیقت بحث میکند. ما با ارایة موارد بالا صرف نظر خود را بیان نمودیم. آنچه که از این پس خواهیم گفت، تفسیر و تفصیل این آیات خواهد بود.
فكر، انديشه، احساس، عاطفه، انسان و انسانيت، و چيزهایی مثل نيات، عكس العملها و اعمال، که به آنها بستگی دارد، از اين دنيا سيل آسا در جريان ميشوند و ميروند و در نهايت نظر به ماهيت مجراى خود در حوضى جمع ميشوند. در اين دنيا ما مورد پاداش و كيفرى قرار نمىگيريم. چه بسا ظالمان، غدارن و كسانىكه در ظلم و ستم فرعون هم به گردشان نمىرسيد، بىدرد سر و بى آنكه رنج و زحمتى را در اين دنيا متحمل گردند، خود فروشى و ظلمشان را با خود به آنسوها بردهاند. به همينگونه مردمانى هم بودهاند كه در نهايت مظلوميت و بيچارگى در حالى رخت بستهاند، كه در اين دنيا هزاران درد و رنج را متحمل شدند.
در اين دنيا، ظالم حساب و طرز تفكرى از خود دارد و مظلوم هم داراى مفكوره و نيتى كاملاً متفاوت است.
در روز قيامت اين دو مجرای متفاوت از همدیگر مثل آبشارها در يك حوض متمركز ميشوند و براى حساب دهى نزد ايزد لايزال به نوبۀ خود منتظر ميمانند. در نتيجۀ محاسبه، مظلوم كه در دنيا به وجود بهشت، مانند وجود خودش ايمان و باور داشت، به بهشت داخل ميگردد و ظالم كه وجود و دخول دوزخ به ذهنش هم خطور نمىكرد، مثل تودهای از كثافت در دوزخ افگنده ميشود.
در اين دنيا كه اشرار و ابرار از هم تفريق نشده بودند، در روز آخرت خداوند عادل مطلق ايشان را از هم متمايز خواهد گردانيد و خطاب به اشرار و ظالمها چنين خواهد فرمود:
وَامْتَازُوا الْيَوْمَ أَيُّهَاالْمُجْرِمُونَ (يس: 59)
«اى بد كاران! امروز شما (از صف نيكان) جدا شويد»
اينگونه تفريق و تمييز لحاظ معامله در دنيا انجام نمی یابد. در حاليكه در دنيا بين ديگر خصوصيتهايى مانند: خوب و بد، زشت و زيبا، كمال و نقصان، تمييز ميگردد. انسانىكه انموذج و عصارۀ کاینات است، هرگز نمىتواند از این قاعده مستثنى شمرده شود؛ اگر در اين عالم نشود، به این معناست که در عالم دیگری می شود.
بذر در زمين افگنده ميشود، مىپوسد و زندگى تازهاي مىيابد. درخت ساقه و شاخه میروياند و به آسمان ها بلند می شود. با برگها و میوه هایش مزين ميگردد؛ و بعد از مدتى همه چيز خود را از دست ميدهد و به حالت استخوانهاى پوسيده در می آید. اما بار دگر در بهارى تازه خود را ميآرايد و در انظار شما به نمايش ميگذارد. همۀ خزندگان و حشرات در موسم خزان در خواب زمستانى فرو ميروند و حالتى شبيه مرده به ايشان رخ ميدهد و در بهار آينده زندگى تازهاي مىيابند. پس اين قانونىكه براى همۀ موجودات قابل اجرا است، چگونه ممکن است كه انسان از آن مستثنى باشد؟ انسان هم بهار و خزانى دارد و بهارى دوم نيز در انتظارش هست. زيرا انسان هم از یک بذر پا به عرصۀ وجود گذاشت و مانند درختى جوانه زد و به كمال رسيد و ميوههایى مانند فكر، انديشه بار آورد و بعد از مدتى همۀ هستىاش را از دست داد و ناكار آمد شد. انسان مانند يك بذر به خاك افتاده است و اکنون منتظر بهار نويست تا جان و روانى تازه يابد. وقتى موسمش فرار برسد و صور دمیده شود، اين امر تحقق خواهد يافت.
[1] ترمذي: تفسير، 113-114؛ احمد بن حنبل: المسند، ج،6، ص، 215-237-252
- Created on .